Sweet smiler

Name:
Location: tehran, Iran

Sunday, August 20, 2006

You Light Up My Life
So many nights

I'd sit by my window
Waiting for someone to sing me his song
So many dreams I kept deep inside me
Alone in the dark

But now you've come along
And you light up my life

You give me hope
To carry on
You light up my days
And fill my nights with song

Rollin' at sea, adrift on the water
Could it be finally I'm turning for home?
And finally a chanceTo say hey, I love you
Never again to be all alone

With song
You give me hope
To carry on
You light up my days
And fill my nights with song
It can't be wrongWhen it feels so right
'Cause you
You light up my life
My life, oh Lord
My life

Wednesday, August 16, 2006

نه حرفی دارم نه حوصله دارم ،ببخشیدااا میشه وبلاگمو ببندی؟ می خوام تنها باشم

Sunday, August 06, 2006

از مردهای امروزی بدم می یاد وای!!! بعضیاشون که دیگه اصلا مرد نیستن فقط اسم مرد روشونه ،چندش آورن .
انگار قبلنا بهتر بودن احساس می کنم مردهای تو قصه ها خیلی مرد بودن مردهای تو فیلمای قدیمی فارسی از اونا که از در میو مدن تو می گفتن: زن ناهار چی پختی؟ از اونا که اینقدر مرد بودن که زناشون نمی تونستن تو چشماشون نگاه کنن ازشون حساب می بردن بعدشم واسه ناموس و زن و بچه شون یهو می دیدی جونشونم فدا می کردن .. دیدی تو اون فیلم ها همیشه پسره خاطر خواه یه دختره می شد بعدشم خودشو به آب و آتیش میزد تا بهش برسه به خاطرش هم همه کاری می کرد حتی بعضی موقع ها آخر فیلم پسره می مرد.
آره میدونم اینا فیلم بودن این چیزا تو فیلماس ولی جدا از فیلم ، مامانم میگه قدیما واقعا اینطوری بوده مردا مرد بودن عشقشون واقعی بوده خاطر خواهیشونم به ازدواج و یه زندگی با دوام ختم می شده .این همه پیرزن پیر مردهایی که الان می بینی مثلا 50 ساله دارن با هم زندگی میکنن و هنوز همو دوست دارن همون آدمهای قدیمی از جنس فیلم فارسیا هستن دیگه .